- 8 سال قبل - 26 آبان 1395 ساعت 18:07
- تعداد بازدید: 1765
گزارشی از یک پرونده جنجالی؛ رمزگشایی از 3 پرده شخصیتی پزشک تبریزی
پرونده «پزشک خوش خط تبریزی» مدتی است که در صدر خبر رسانههای ایران قرار گرفته است.
ماجرا از چندین ماه پیش آغاز شد وقتی نسخه خوش خط این پزشک در شبکههای مجازی دست به دست شد تا عنوان «پزشک خوش خط» به نام او الصاق شود. البته این داستان ادامه پیدا کرد و مدتی بعد تصویر نسخه دیگری از او منتشر شد که این پزشک شنیدن آواز استاد شجریان و سالار عقیلی را برای بیمارش تجویز کرده بود. نسخههای پزشک تبریزی ادامه داشت و البته بسیار مورد استقبال شبکههای مجازی قرار میگرفت. چرا که بعد از مدتی نسخه تازه ای از این پزشک در شبکههای مجازی بازنشر میشد که حکایت از خیرخواهی این پزشک داشت. او در این نسخه از همکاران داروخانه خواسته بود که بدون اینکه بیمار بفهمد هزینه داروها را از او نگیرند. هر چند این مورد هم بعد از بازداشت این پزشک مورد مناقشه قرار گرفت. در ابتدا پلیس اعلام کرد که چنین بیماری وجود خارجی نداشته و این کار خود این پزشک بوده است و بعد از کمی مشخص شد که انتشار این نسخه کار یکی از اقوام این پزشک بوده است.
این موارد شهرت مجازی را برای این پزشک ایجادکرده بود تا اینکه خبر رسید همسر و مادرهمسر او به واسطه خوردن غذای نذری به قتل رسیده اند. این خبر موجب حساسیت فراوان افکار عمومی گشت و از وزیر بهداشت گرفته تا مسولان قضایی دستور پیگیری سریع این موضوع داده شد. اما در میانه پیگیریها این پزشک بازداشت شد و بعد از مدتی اولین سرنخ این پرونده پیدا شد. دوربینهای مداربسته رستورانی در تبریز نشان میداد که غذا نذری نبوده و توسط خود این پزشک خریداری شده است، اتفاقی که پزشک خوش خط هم در روزهای اولیه بازجویی به آن اعتراف کرد.
حجت الاسلام والمسلمین محسنیاژهای سخنگوی قوه قضاییه در نشست مطبوعاتی اش در این هفته اعلام کرد در مورد این پزشک تاکنون دلیلی مبنی بر داشتن جنون و عدم سلامت روان ثابت نشده است. در همین رابطه احمد شجاعی رئیس سازمان پزشکی قانونی کشور میگوید: «در چنین پرونده هایی یکی از اولین نکاتی که مورد بررسی قرار میگیرد بحث سلامت روانی است.» از سوی دیگر دکتر صمدی راد رئیس سازمان پزشک قانونی تبریز هم میگوید: « پرونده این پزشک برای تایید سلامت روانی به این مرکز ارسال شده که در آینده نزدیک از لحاظ پزشکی نتیجه به مراجع قضایی اعلام خواهند شد.»
وقتی جنایت تیتر میشود / تئوریها باید کارشناسانه باشد
چند روز پیش سردار محمدرضا مقیمی رئیس پلیس آگاهی ناجا گفت «در تحقیقات انجام شده متوجه شدیم که این پزشک تبریزی علاقه شدید و غیر معمولی به شهرت داشته و برخی از اقدامات قبلی وی نیز با انگیزه شهرت انجام شده است.» شهرت طلبی این پزشک هر چند از سوی رئیس پلیس آگاهی ناجا به عنوان فرضیه ای برای انگیزه قتل عنوان نشده اما عنوان شدن این مورد از سوی رئیس آگاهی ناجا چنین چیزی را به ذهن متبادر میکند.
دکتر احمد جلیلی رئیس انجمن روان پزشکی ایران میگوید: «در مورد این پرونده اغلب فرضیهها در رسانهها مطرح میشود و این شاید نکته درستی نباشد که بخواهیم از این فرضیه یعنی شهرت طلبی پزشک تبریزی به عنوان انگیزه جنایت یاد کنیم. روش معمول و درست این است که کارشناسان این حوزه با ملاقات حضوری متهم بتوانند به چنین نتیجه ای برسند.»
دکتر احمد جلیلی فارغ از پرونده پزشک تبریزی در پاسخ به این سوال که آیا شهرت طلبی میتواند انگیزه جنایت باشد میگوید: «دستورالعمل هایی که سازمان جهانی بهداشت منتشر میکند عنوان کرده است که اخبار خودکشی و دیگرکشی را در صفحات اول روزنامهها با تیتر قرمز ثبت نکنید، همچنین عکس قاتلین و خلافکاران نوجوان را چاپ نکنید چون ممکن است که نوجوانان دیگری هم به خاطر شهرت طلبی جرمی مرتکب شوند تنها به واسطه اینکه تصویرشان در رسانهها منتشر شود.»
بلای شهرت طلبی در جامعه ایران
امان الله قرایی مقدم جامعه شناس درباره آسیبهای شهرت طلبی معتقد است این نکته محدود به جامعه ایران نمیشود و سابقه ای طولانی دارد. او میگوید: «اصولا جامعه سرمایه داری جامعه ای است که به اصطلاح در آن ظاهر نگری و عینیت مورد توجه است و این اساس قضاوت مردم قرار میگیرد. وجهه خواهی در این جوامع امری مهم است چون در این جوامع معنویات کم رنگ شده است. به عبارتی در یک جامعه معنوی گرا مثل جوامع روستایی که اساسا لباس و پوشش ملاک نیست و ممکن است فرد ثروتمند ارزشی نداشته باشد و یک سید در آن جامعه مورد اعتماد و توجه قرار گیرد وقتی معنویات کم رنگ میشود و به سمت مادیات میرود در جوامع سرمایه داری بیشتر است.»
قرایی مقدم درباره این ویژگی در جامعه ایران میگوید: ایران به ویژه شهر تهران دچار این مصیبت شده است، یعنی افراد مصلحت گرا شده اند. به این مفهوم که سود خودشان را مد نظر قرار میدهند. افراد خودگرا، خودخواه و خودمدار شده اند در نتیجه هر کسی در چنین جامعه ای کوشش میکند که خودش را به دیگران بنمایاند و دائم هویت خودش را به دیگران بشناساند.
این جامعه شناس با اشاره به این که در این جوامع افراد به شکل ربات زندگی میکنند میگوید: در چنین جامعه ای که به قول تترین سوروکین استاد هاروارد ذهنیت حاکم بر بشریت مادیات و حسیات است. به این مفهوم که هر چیزی که بتواند شما را بزرگتر کند از قبیل طلا، اتومبیل، پوشش، آرایش و ... به شما ارزش میدهد. در چنین جامعه ای فرد دنبال شهرت طلبی و وجهه پیدا کردن است. نگاه کنید در همین تهران همه میخواهند خودشان را نشان بدهند وگرنه چرا خودرو یک میلیاردی میخرند؟ »
قرایی مقدم در پاسخ به این سوال که آیا تمایل به تمایزطلبی میتواند منجر به خشنونت و البته جنایت شود گفت: میتواند یکی از عوامل موثر باشد به این مفهوم که آنقدر فرد محو وجهه خواهی شود که دچار جنایت شود اما نمیتواند عامل قاطع باشد.»
او به تاثیر رسانهها هم اشاره کرد و گفت: «بسیاری از رسانهها در میزان وجهه خواهی در جامعه تاثیر دارند. بسیاری از سریالهای شبکههای ترکی و غیره این وجهه خواهی در جامعه را تشدید میکند. گسترش شبکههای مجازی هم موثر است . وقتی در جامعه مردم شما را به خاطر پوشش و نوع خودرو شما را قضاوت میکنند اینها در همین شبکهها نمود پیدا میکند.»
نظرات (0)
ارسال یک نظر