- 8 سال قبل - 2 دی 1395 ساعت 14:01
- تعداد بازدید: 1793
طنز؛ ای حافظ تو مقصری!
خب خودتان بهتر میدانید که ما شب یلدا اشعار خواجه حافظ شیرازی را میخوانیم، اغلب هم غلط و غلوط میخوانیم. اما اشکال ندارد. همین که هنوز دیوان حافظ در بعضی از خانهها پیدا میشود، جای شکرش باقی است.
به هر حال از قدیم الایام، بزرگ خانواده فال حافظ میگیرد و همه دور هم حالش را میبرند. اما بالا غیرتا، وجدانا، این تن بمیرد، دیگر توقع نداشته باشید حافظ تمام مشکلات اعضای خانواده را با یک غزل حل کند.
ماجرا از این قرار است که پدر خانواده حافظ را در دست میگیرد، چشمان خود را میبندد، بعد همه اعضای خانواده نیت میکنند. سپس پدر خانواده توی دل خود میگوید: «نیت میکنم هیچوقت شنبه نیاد که موعد چکم برسه اگه نه که تو مقصری حافظ!».
عزیز من جنابعالی تشریف بردی ماشین لیزینگ کردی حافظ باید به دادت برسد؟ بعد حافظ اگه الان زنده بود که با درآمد شاعری نمیتوانست حتی یک موز بردارد، توقعهایی دارید! بعد پسر خانواده توی دلش میگوید: «حافظ جان یه کاری کن من از سربازی معاف شم!» پسرم عزیزم! حافظ اگر الان خودش زنده بود باید میرفت سربازی، این دیگر چه نیتی است؟!
دختر خانواده میگوید: «حافظ امیدوارم امسال توی فالت کمک کنی من دندون پزشکی دانشگاه تهران قبول شم». حافظ بنده خدا خودش شاعر بوده، اگه میتوانست در این زمینه کاری کند که بنده و شما دکتر شویم، برای خودش فکری میکرد.
مادر خانواده هم که کلا تمام آرزوهای اعضای خانواده را میداند و خلاصه همه را یک جا از حافظ طلب میکند. در این میان هم کسانی هستند که اصرار دارند کنار دیوان حافظ، تفألی به اشعار بی سر و ته خودشان بزنند.
نمونه اش شوهرعمه یکی از دوستان ما که ابتدا یکی از اشعار بندتنبانی خودش را در ابتدای مراسم شب یلدا میخواند، بعد دو سه غزل از حافظ میخواند که شعر خودش را بشورد و ببرد پایین!
نظرات (0)
ارسال یک نظر