- 8 سال قبل - 28 آبان 1395 ساعت 08:08
- تعداد بازدید: 1856
سفر در زمان از بُعد پنجم
سفر در زمان از بُعد پنجم
احتمالاً مقالهی علمی «هانریش پاس» ( Pas.H) برای شما بیش از حد عجیب و غریب و نامفهوم به نظر برسد: «منحنیهای زمان گونه بسته در جهانهای پوسته ای خمیده غیرمتقارن»! اما برای آنهایی که به فیزیک نظری مسلط هستند این مقاله از یک حقیقت شگفت انگیز پرده برداری میکند. براساس این مقاله، سفر در زمان، بسیار راحتتر و در دسترستر از آن چیزی است که تاکنون تصور میشد.
پس دیگر جستجوی طاقت فرسا در جهان برای یافتن سیاهچالههای چرخان یا کرم چاله های عجیب و غریب را ( که تا پیش از این به نظر میرسید که تنها راههای سفر در زمان باشند) فراموش کنید. براساس نظر «پاس» و همکارانش در دانشگاه هاوایی، سفر در زمان، همواره و در همه جا در جهان بر روی ما گشوده است. نکته جالبتر اینکه برخلاف اغلب سناریوهای قبلی، صحت این ایده را میتوان همین جا بر روی زمین هم به معرض آزمون گذاشت. «بیل لوئیز» (Louis.B) که فیزیکدانی از آزمایشگاه ملی لس آلاموس در نیومکزیکو و یکی از مسئولان ارشد آزمایش معروف باریکه نوترینوی MiniBoone در آزمایشگاه شتاب دهنده فرمی است دراین باره میگوید: «به نظر من ایده ای که «پاس» ارائه کرده، ایده ای بسیار شگفت انگیز و فوق العاده است. اما هم اکنون مسئله مهم، نشان دادن صحت این ایده است.»
البته فیزیکدانانی نظیر «لوئیز» حق دارند که کمی محتاط باشند. در واقع باید گفت که هرچند هیچ یک از قوانین طبیعت امکان سفر در زمان را عملاً رد نمیکنند، اما فیزیکدانها از دیرباز با این مسئله میانه چندان خوشی نداشته اند، چرا که سفر در زمان میتواند فرض پذیرفته شده تقدم علت بر معلول را زیر سئوال ببرد. از طرفی نقض قانون موجبیت میتواند اوضاع جهان را به هم بریزد. به عنوان مثال شما میتوانید به گذشته سفر کرده و از تولد خودتان جلوگیری کنید. وجود چنین پارادوکس هایی منجر به ارائه حدسی از سوی «استیون هاوکینگ» شد که اصطلاحاً «حدس حفاظت از تاریخ» نامیده میشود.
براساس این حدس باید اصولی در فیزیک (که هنوز کشف نشده اند) وجود داشته باشند که از امکان وقوع سفر در زمان جلوگیری کنند. تا همین چند سال پیش هیچکس نتوانسته بود جزئیات چنین اصولی را ترسیم کند تا اینکه در سال ۲۰۰۳ گروهی از محققان که بر روی نظریه ریسمانها (که بهترین گزینه برای رسیدن به نظریه ای واحد در فیزیک است) کار میکردند، مدعی شدند که براساس این نظریه، ساز و کارهایی وجود دارند که میتوانند از سفر در زمان جلوگیری کنند. تا به اینجا ظاهراً همه چیز درست بود. اما حتماً میدانید که فیزیکدانها در قانع نشدن به یک جواب، شهره خاص و عام هستند. این گونه بود که «پاس» و دو نفر از همکارانش به نامهای «سندیپ پاکواسا» (Pakvasa.S) از دانشگاه هاوایی و «توماس ویلر» (Weiler.T) از دانشگاه وندربیلت در تنسی شروع به تجزیه و تحلیل مجدد نظریه ریسمانها کردند. این نظریه، اجزای بنیادین جهان را نه به صورت ذرات نقطه ای بلکه به شکل ریسمانهای مرتعش انرژی میداند. در این نظریه، ارتعاش سریعتر این ریسمانها معادل جرم بیشتر ذرات است.
این ریسمانهای مرتعش میتوانند نحوه هزاران نوع برهم کنش مابین تمامی ذرات بنیادی نظیر کوارکها و الکترونها را توضیح دهند. اما نکته ای اساسی در مورد این نظریه وجود دارد: این نظریه تنها زمانی جواب میدهد که این ریسمانهای انرژی به جای چهار بعد معمول، در یک فضا- زمان ۱۰ بعدی در حال ارتعاش باشند. در واقع براساس نظریه ریسمان ها، این ابعاد اضافی یا فوق العاده کوچک هستند، به طوری که تاکنون متوجه حضور آنها نشده ایم و یا بسیار بزرگ و به گونه ای خمیده هستند که باز هم تا به حال از دید ما پنهان مانده اند.
بنابر نظریه ریسمان ها، جهان ما در واقع پوسته ای چهار بعدی است که در یک فضا- زمان ۱۰ بعدی شناور است. اما از آنجایی که تمامی ذرات و نیروهای جهان ما مقید به پوسته چهار بعدی این جهان هستند و امکان خروج از آن را ندارند، بنابراین ما نیز تاکنون از وجود ابعاد بالاتر خارج از جهان خود (یعنی همین چهار بعدی که تجربههای ما محدود به آن است) هیچ اطلاعی نداشتیم. «پاس» در این باره میگوید: «اگر واقعاً چنین باشد پس امکان میان بر زدن از میان این ابعاد بالاتر نیز وجود خواهد داشت و همین مسیرهای میان بر است که سفر در زمان را ممکن میسازد.»
تجسم چنین میانبرهایی کار چندان دشواری نیست. فرض کنید که پوسته چهار بعدی جهان ما که در بعد بالاتر (بعد پنجم) جای گرفته همانند کاغذی باشد که از وسط تا شده و دو انتهای آن بر روی همدیگر قرار گرفته است. در این صورت میتوان از نقطه ای واقع بر پوسته جهان، آن را ترک کرده و وارد بعد بالاتر شد و پس از پیمودن مسیری کوتاه در بعد پنجم دوباره و در نقطه ای دیگر در مقابل آن به جهان بازگشت. جالب اینجاست که اگر این صفحه خم شده (یعنی جهان ما) صفحه ای بسیار بزرگ باشد، در این صورت برای پیمودن همین مسیر از روی خود صفحه (یعنی از درون جهان) میبایست فاصله ای بسیار طولانی را طی میکردیم اما با خروج از پوسته جهان و عبور از میان ابعاد بالاتر عملاً میان بر خواهیم زد.
اما مسئله ای در ارتباط با تصویری که ارائه شد وجود دارد. اگرچه اساساً میتوان جهانی را تصور کرد که بتوان از یک سوی آن به سوی دیگر میان بر زد اما مسئله آن است که جهان ما نمیتواند مشابه چنین جهانی باشد. علت این امر آن است که فضا- زمان چنین جهانی به شدت خمیده بوده و نتیجتاً با نظریه نسبیت خاص اینشتین (که هندسه فضا را تخت یا اقلیدسی میداند) ناسازگار خواهد بود. از آنجایی که آزمونهای تجربی متعددی تاکنون صحت پیش بینیهای نسبیت خاص را در حوزه محلی موقعیت ما در جهان تا دقتی بالاتر از یک به یک میلیون تایید کرده اند، بنابراین بسیار بعید است که پوسته چهار بعدی جهان ما همانند یک کاغذ تاشده باشد.
بنابراین پاس، پاکواسا و ویلر از فرض دیگری استفاده کردند.
آنها فضا- زمانی را در نظر گرفتند که در آن، جهان ما یک پوسته چهار بعدی تخت بوده اما این پوسته تخت، در ابعاد بالاتری شناور است که به شدت خمیده هستند. از آنجایی که در این تصویر، جهان ما تخت است بنابراین نسبیت خاص همچنان در آن معتبر خواهد بود. اما میزان انحنای ابعاد بالاتر خارج از جهان ما به حدی است که نسبیت خاص در آن ابعاد دیگر اعتبار خود را از دست خواهد داد. این امر بدان معناست که هر چیزی که بتواند از ابعاد جهان ما خارج شده و وارد بعد پنجم شود قادر خواهد بود یکی از بنیادیترین اصول نسبیت خاص را زیر پا بگذارد: چنین چیزی قادر است با سرعتی فراتر از سرعت نور حرکت کند.
این امر، نتایج خارق العاده ای را برای ساکنان پوسته جهان ما در بر خواهد داشت. در نظر اشخاصی که در این جهان زندگی میکنند، هر چیزی که مسیری میان بر را از میان ابعاد بالاتر هستی طی کند، ناگهان از نقطه ای از جهان ما غیب شده و در نقطه ای دیگر در جهان ظاهر میشود. در نظر برخی از ساکنان جهان، هویت مزبور فاصله مابین این دو نقطه را حتی سریعتر از نور طی خواهد کرد. اما شگفت انگیزتر آن که در نظر برخی دیگر، آن چیز حتی در زمان سفر کرده و به گذشته باز خواهد گشت. علت این امر آن است که براساس نظریه نسبیت خاص، در برخی از چارچوبهای مرجع، حرکت سریعتر از نور معادل سفر در زمان و بازگشت به گذشته است. «پاس» در این باره میگوید: «چنین مسیرهای میانبری که از ابعاد بالاتر کیهان در خارج از جهان ما عبور میکنند اصطلاحاً «منحنیهای زمان گونه بسته» نامیده میشوند. یافتن چنین مسیرهایی در واقع معادل دستیابی به رمز ماشین زمان است.»
خروج از رویه
اما این ایده سفر در زمان نیازمند حل یک مشکل است و آن یافتن راهی است برای خروج از جهان ما و ورود به ابعاد بالاتر کیهان. اما انجام چنین کاری چگونه میسر خواهد بود؟ خوشبختانه نظریه ریسمانها راهی را برای این کار در پیش روی ما قرار میدهد. براساس این نظریه تقریباً تمامی ریسمانهای نمایانگر ذرات بنیادی جهان ما ریسمان هایی باز هستند و دو انتهای این ریسمانها همواره مقید به پوسته جهان ماست.
به همین دلیل هم این ذرات هیچگاه نخواهند توانست از جهان ما خارج شده و با ورود به بعد پنجم، مسیر میان بری را در فضا- زمان بپیمایند. اما در این میان دو استثنای مهم نیز وجود دارد: یکی ذره (ریسمان) حامل نیروی گرانش به نام گراویتون و دیگری نوع چهارمی از نوترینو که در برابر سه نوع معمول آن اصطلاحاً نوترینوی خنثی نامیده میشود (منظور از نوترینوی خنثی، خنثی بودن آن به لحاظ الکتریکی نیست چرا که نوترینوهای معمولی نیز همگی فاقد بار الکتریکی بوده و هیچ یک در برهمکنش الکترومغناطیسی شرکت نمیکنند. در واقع منظور از عبارت خنثی آن است که این نوترینوها دارای فوق بار ضعیف صفر هستند و بنابراین حتی در برهم کنش ضعیف هم شرکت نمیکنند و تنها در برهم کنش گرانشی وارد میشوند). مطابق نظریه ریسمان، این دو ذره برخلاف سایر ذرات، ریسمانهای حلقوی بسته هستند. از آنجایی که این ریسمانهای بسته عملاً هیچ انتهای مشخصی ندارند که به پوسته جهان مقید باشند، بنابراین میتوانند آزادانه از جهان ما خارج شده و به سایر ابعاد هستی سفر کنند.
همین ویژگی گراویتونها است که به نظریه پردازان ریسمان کمک میکند تا ضعیف بودن نیروی گرانش را نسبت به سایر نیروهای بنیادی نظیر الکترومغناطیس تبیین کنند. بر این اساس، ضعیف بودن نیروی گرانش در واقع بدان علت است که تعداد بسیاری از گراویتونهای گسیل شده توسط ذره مبدأ پیش از آنکه فرصت رسیدن به ذره مقصد را پیدا کنند از جهان ما خارج خواهند شد و به ابعاد بالاتر درز میکنند. اما شگفت انگیزتر آنکه خروج این ذرات از ابعاد جهان ما و میان بر زدن آنها از میان ابعاد بالاتر کیهان بدان معنا است که گراویتونها و نوترینوهای خنثی اساساً توانایی سفر در زمان را دارند. بنابراین «پاس» معتقد است که به کمک این ذرات میتوان امکان سفر در زمان را به طور تجربی به محک آزمون گذاشت.
اما چنین کاری چندان آسان نخواهد بود چرا که هیچکس تاکنون موفق به دام اندازی یک گراویتون یا نوترینوی خنثی نشده است، زیرا آشکارسازی این ذرات بسیار نامحتمل و دشوار است. در هر ثانیه هزاران میلیارد نوترینوی معمولی از بدن ما میگذرند، اما ما متوجه عبور هیچ یک از آنها نمیشویم چراکه این ذرات، بسیار به ندرت با الکترونها و اتمها برهم کنش انجام میدهند. اما احتمال برهم کنش نوترینوهای خنثی با ماده حتی از نوترینوهای معمولی هم کمتر است چرا که نوترینوهای خنثی تنها از طریق برهمکنش فوق العاده ضعیف گرانشی و نیز تبادلذره بوزون هیگز با ماده برهمکنش دارند.
با همه این احوال «پاس» و همکارانش معتقدند که براساس مکانیک کوانتومی راهی برای این مسئله وجود دارد. قوانین فیزیک کوانتومی حاکی از آن است که نوترینوها میتوانند از نوعی به نوع دیگر تبدیل شوند. آزمایشهای انجام شده در ژاپن و ایالات متحده نیز که برای آشکارسازی نوترینوهای خورشیدی و نیز نوترینوهای حاصل از سایر منابع اخترفیزیکی طراحی شده اند، به طور تجربی موفق به تایید امکان تبدیل نوترینوها از نوعی به نوع دیگر شده اند. همین مسئله در مورد نوترینوهای خنثی هم صادق است به گونه ای که این نوترینوها نیز میتوانند به نوترینوهای معمولی (که با سهولت بسیار بیشتری قابل آشکارسازی هستند) تبدیل شوند و بالعکس. نکته حائز اهمیت آنکه احتمال این تبدیل، به تناسب چگالی محیطی که نوترینوها در حال عبور از آن هستند، افزایش مییابد.
همین نکته بود که سبب شد تا «پاس» و همکارانش پیشنهاد انجام آزمایشی را ارائه دهند که خواهد توانست امکان سفر در زمان را به طور تجربی نشان دهد. در این آزمایش، باریکه ای از نوترینوهای معمولی از یک مرکز تحقیقاتی واقع در قطب جنوب به سوی آشکارسازی در روی خط استوا ارسال خواهد شد. در هنگام عبور باریکه از میان کره زمین، بخشی از نوترینوها به نوترینوهای خنثی بدل خواهند شد. از آنجایی که این نوع نوترینوها قادرند از میان ابعاد بالاتر فراسوی جهان ما میان بر بزنند بنابراین زودتر از بقیه به آن سوی کره زمین خواهند رسید، به گونه ای که گویی از نور هم سریعتر حرکت کرده اند. اما همین که این نوترینوها از آن سوی زمین خارج شده و وارد اتمسفر شوند، دوباره تغییر نوع داده و به نوترینوهای معمولی (که قابل آشکارسازی هستند) بدل خواهند شد. اما با توجه به چرخش زمین و در کمال تعجب، این نوترینوها (که سریعتر از نور حرکت کرده بودند) در زمانی پیش از زمان آغاز حرکت خود به مقصد خواهند رسید!
هرچند انجام چنین آزمایشی فراتر از توانمندیهای فناوری فعلی بشر است، اما همان طور که «پاس» هم به درستی بدان اشاره دارد، انجام این آزمایش طی حداکثر۵۰ سال آینده میسر خواهد شد. البته تحقق چنین آزمایشی پیش از هرچیز نیازمند صحیح بودن دو پیش فرض است. شرط اول، وجود نوترینوهای خنثی است. اگرچه اکنون بسیاری از فیزیکدانها معتقدند که چنین نوترینوهایی باید وجود داشته باشند، اما این امر هنوز به طور تجربی تایید نشده است. و شرط دوم آن است که همان طور که «پاس» فرض کرده است ما واقعاً در یک فضا- زمان خمیده غیرمتقارن زندگی میکنیم. اما چنین پیش فرضی تا چه حد قابل قبول است؟
هنگامی که اینشتین، نظریه نسبیت عام را ارائه کرد، عملاً نشان داد که فضا- زمان تحت چه شرایطی ممکن است خمیده و یا تخت باشد. اما معادلات اینشتین چیزی درباره هندسه واقعی جهان به ما نمیگوید (بلکه صرفاً حالتهای ممکن این هندسه را به تصویر میکشد). بنابراین، به عنوان مثال کیهان شناسان صرفاً با اتکا به این معادلات نمیتوانند بگویند که آیا جهان ما تا بی نهایت ادامه دارد و یا اینکه این جهان، جهانی خمیده و بسته است. همین امر، در ماشینهای زمان متفاوتی را بر روی فیزیکدانها گشوده است، که برخی قابل قبولتر از بقیه هستند.
کورت گودل
به عنوان مثال، یکی از پاسخهای مشهور معادلات اینشتین که برای نخستین بار توسط ریاضیدانی به نام «کورت گودل ارائه شد، جهانی را توصیف میکند که با سرعت به دور خود درحال چرخش است. در چنین جهانی نور به جای حرکت در خط راست، در یک مسیر مارپیچی حرکت خواهدکرد. «گودل» توانست نشان دهد مسافری که در چنین جهانی مسیری طولانی را در اعماق کیهان طی میکند، قادر است حتی از نور هم پیشی گرفته و در زمانی پیش از شروع حرکت خود از مبدأ، به آنجا بازگردد. به عبارتی جهان چرخنده گودل، همانند یک ماشین زمان عمل میکند. اما مسئله همان طور که «پاس» هم بدان اشاره میکند، این است که ما واقعاً در چنین جهانی زندگی نمیکنیم.
یکی دیگر از انواع ماشین زمان را میتوان در درون سیاه چالههای چرخان جست وجو کرد. در سیاهچاله های چرخان، فضا- زمان آنچنان انحنا پیدا میکند که جای فضا با زمان عوض میشود. اگرچه این نوع ماشین زمان واقعاً در جهان ما وجود دارد اما در اینجا هم مسئله آن است که این سیاه چالههای چرخان عملاً خارج از دسترس ما هستند. اما پس از سیاهچالههای چرخان، نوبت به نوع دیگری از ماشین زمان میرسد که ایده آن برای اولین بار توسط فیزیکدانی به نام «فرانک تیپلر» ( F.Tipler) مطرح شد. این نوع ماشین زمان در فضا- زمان اطراف یک جرم استوانه ای چرخان نامتناهی شکل میگیرد، اما به عقیده «پاس» ساخت چنین ماشینی هم عملاً غیرممکن است، چرا که نیازمند جرم استوانه ای فوق العاده عظیمی است که با سرعتی غیرقابل باور در حال چرخش باشد.
جهان خمیده غیر متقارن
یکی دیگر از گزینههای مطرح در مورد ماشین زمان، کرم چالهها هستند. این تونلهای میکروسکوپی در ساختار فضا- زمان، میتوانند یک نقطه از زمان را به نقطه ای دیگر از آن متصل کنند. اما برای عبور از میان این تونلها هم یک مشکل اساسی وجود دارد: تونل کرم چاله ها در یک چشم برهم زدن پس از تشکیل، به طور خود به خود بسته میشود. برای باز نگاه داشتن این تونلها فقط یک راه وجود دارد و آن استفاده از نوعی ماده ناشناخته است. این نوع ماده برخلاف ماده معمولی که در حضور میدان گرانشی جذب میشود، بر اثر نیروی گرانش دفع خواهد شد و همین نیروی دافعه است که میتواند از بسته شدن دهانه کرم چاله جلوگیری کند. اما همان طور که «پاس» هم میگوید، ما هنوز نمیدانیم که چنین ماده عجیب و غریبی در جهان وجود دارد یا خیر و اگر وجود داشته باشد، آیا پایدار خواهد بود یا نه.
اگرچه «پاس» اذعان میدارد طرحی که توسط او و همکارانش برای سفر در زمان ارائه شده نیز، نیازمند وجود ماده عجیبی است که بتواند به بعد پنجم انحنا بدهد، اما به نظر او، به هر حال این طرحی، قابل قبولتر از بقیه طرح هاست. علت این امر آن است که ماده عجیب ناشناخته در این طرح ( برخلاف طرح کرم چاله ها) میتواند در میان ابعاد بالاتر خارج از جهان ما، پنهان شده باشد. بدین ترتیب طرح «پاس» میتواند توضیح دهد که چرا تاکنون ما با چنین ماده عجیب و غریبی در جهان مواجه نشده ایم. البته ایده «پاس» هم مانند هر ایده دیگری منتقدانی دارد. یکی از این اشخاص، «سیدنی دسر» (S.Deser) از دانشگاه براندیس ماساچوست است. دسر که ایده وجود ماده عجیب و ناشناخته را چندان نمیپسندد، همانند اینشتین معتقد است که سفر در زمان اساساً ممکن نخواهد بود. اما «پاس» معتقد است که با تصویری که او و همکارانش از فضا- زمان ارائه داده اند، میتوان تعدادی از مسائل بی پاسخ را که نسبیت عام با آنها مواجه است حل کرد.
به عنوان مثال، برقراری ارتباطی فراتر از سرعت نور مابین نقاط دوردست کیهان با همدیگر در جهان اولیه، میتواند به تبادل گرمایی این نقاط با همدیگر منجر شده باشد. همین امر قادر خواهد بود که علت یکنواختی دمای جهان را که توسط کیهان شناسان مشاهده شده است، توضیح دهد. بدین ترتیب نظریه «پاس» میتواند جایگزینی برای نظریه تورمی باشد (نظریه تورمی در کیهان شناسی سعی دارد تا با فرض این که در لحظات آغازین پیدایش جهان، فضا- زمان دچار انبساط فوق العاده سریع و غیرقابل تصوری شده است، یکنواختی دمای جهان را توضیح دهد). در واقع تا پیش از ارائه نظریه پاس، عمده کیهان شناسان از نظریه تورمی حمایت میکردند، اما مسئله آن است که هیچکس تاکنون موفق به ارائه جزئیات فیزیک ورای مسئله تورم کیهانی نشده است.
جهان خمیده
در این میان برخی نیز به آن بخش ایده «پاس» که به فضا- زمان خمیده غیرمتقارن مرتبط است با دیده تردید مینگرند. «تونی پادیلا» (T.Padilla) از دانشگاه بارسلونای اسپانیا یکی از این اشخاص است. وی میگوید: «این نظریه قطعاً نظریه جالب توجهی است، اما هنوز زود است که وجود چنین فضا- زمانی را که این نظریه بدان اشاره دارد، طبیعی بدانیم. ابتدا باید پایدار بودن این نوع فضا- زمان را ارزیابی کرد و من به شخصه معتقدم که چنین فضا- زمانی پایدار نخواهد بود ؛ هرچند ممکن است من در اشتباه باشم.»
البته «پادیلا» اذعان میدارد که ممکن است در آینده مشخص شود که یک جهان پوسته ای با همان ویژگی هایی که گروه «پاس» بدان اشاره دارد، جهان پایداری خواهد بود؛ اما در نظر «پادیلا» هنوز چنین چیزی روشن نیست. «جان کرامر» (J.Cramer) نیز از دانشگاه واشینگتن در سیاتل معتقد است که در ایده پاس، نکات جالبی نهفته است؛ اما او نیز میگوید: «تحقق این ایده نیازمند وجود یک جهان پوسته ای خمیده غیرمتقارن است، اما ممکن است جهان ما مشابه چنین جهانی نباشد.» و ادامه میدهد: «اما به هر حال این ایده، ایده ای بسیار شگفت انگیز است.»
البته چنانچه سفر در زمان براساس ایده «پاس» ممکن باشد، تنها ذرات خاصی نظیر نوترینوهای خنثی و گراویتونها امکان این سفر را خواهند داشت و بنابراین ما عملاً امکان دخل و تصرف چندانی را در گذشته جهان نخواهیم داشت. اما «پاس» با نگاهی واقع بینانه به بحث مسافرت در زمان نگاه میکند. او معتقد است تا زمانی که به لحاظ نظری احتمال سفر در زمان وجود داشته باشد، انجام آزمایشهای تجربی در این زمینه به زحمتش میارزد. او در این مورد میگوید: «حتی چنانچه سفر در زمان میسر هم نباشد، با تحقیق بر روی ذراتی نظیر نوترینوهای خنثی میتوان به ماهیت آن قانونهای فیزیک پی برد که از چنین سفری جلوگیری میکنند.» دانشمندان امیدوارند که وجود نوترینوی خنثی و مسیرهای میانبر در ابعاد فراسوی جهان ما را به طور تجربی در شتاب دهنده بزرگ هادرونی تایید کنند. اما اگر سفر در زمان واقعاً حقیقت داشته باشد، ممکن است پاسخ همه پرسشهای ما، پیش از پرسیدن آنها ارائه شده باشد.
نویسنده: مارکوس چاون
ترجمه: شهاب شعری مقدم
نظرات (0)
ارسال یک نظر